دانلود پایان نامه و پروژه های روانشناسی

دانلود پروژه و پایان نامه های رشته روان شناسی

دانلود پایان نامه و پروژه های روانشناسی

دانلود پروژه و پایان نامه های رشته روان شناسی

بررسی سلامت روانی کارکنان بهزیستی

پروژه بررسی سلامت روانی کارکنان بهزیستی


دانلود کامل بررسی سلامت روانی کارکنان بهزیستی


فهرست مطالب

فصل اول
کلیات و مقدمه
۱-۱ مقدمه
۳
۱-۲ بیان مسئله
۴
۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق
۵
۱-۴ اهداف تحقیق
۱-۵ فرضیه ها و سئوالات تحقیق
۶
۱-۶ متغیرهای تحقیق
۷
۱-۷ تعریف مفهومی و عملیاتی
۸
فصل دوم

پیشینه تحقیق و پایه های نظری

۱-۲ پیشینه نظری تحقیق
۱۱
۲-۱-۱ مفهوم سلامت روان
۱۱
۲-۱-۲ تاریخچه سلامت روان در جهان
۱۲
۲-۱-۳ تاریخچه سلامت روان در ایران
۲-۱-۴ مفهوم سلامت روان از دیدگاه های مختلف
۱۷
۲-۱-۵ سلامت روان از نظر مکاتب

۱۸
۲-۱-۶ اصول سلامت روان
۲۰
۲-۱-۷ هدف ایجاد سلامت روان
۲۳
۲-۱-۸ مکانیزم های دفاعی و نقش آن در سلامت روان
۲۵
۲-۱-۹ جمع بندی
۲-۲ پیشینه عملی تحقیق
۲۹
۲-۲-۱ همه گیر شناسی در ایران
۲۹
۲-۲-۲ بررسی همه گیر شناسی در جهان
۳۱
فصل سوم

روش شناسی تحقیق

۳-۱ روش تحقیق

۳۸
۳-۲ جامعه آماری
۳۸
۳-۳ نمونه تحقیق
۳۹
۳-۴ ابزار تحقیق
۳۹
۳-۴-۱ مقیاس های چهارگانه آزمون
۴۰

۳-۴-۲ موارد کاربرد و محدودیت های آزمون
۴۰
۳-۴-۳ نمره برش آزمون
۴۱
۳-۵-۳ پایایی آزمون
۴۲
۳-۶ اعتبار پرسشنامه
۴۲
۳-۷ روش جمع آوری اطلاعات و اجرا
۴۳

۳-۸ تجزیه و تحلیل آماری
۴۳
فصل چهارم
یافته های تحقیق
۴-۱ داده های آماری جامعه مورد مطالعه
۴۵
۴-۲ میانگین سلامت روانی جامعه مورد مطالعه
۴۸
۴-۳- تجریه و تحلیل فرضیه و سئوالات تحقیق
۵۰
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱ بحث و نتیجه گیری
۵۹
۵-۲ نتیجه گیری کلی
۶۱
۵-۳ محدودیت های تحقیق
۶۱
۵-۴ پیشنهادات تحقیق
۶۲
منابع تحقیق
۶۳
پیوست
پیوست
۶۶
فهرست جداول
جدول ۲-۱ مقایسه بررسی های انجام شده در مورد شیوع بیماریهای روانی در مناطق مختلف جهان و ایران
۳۵
جدول ۴-۱ داده های آماری جامعه مورد مطالعه
۴۶
جدول ۴-۲ میانگین و واریانس جامعه مورد مطالعه
۴۸
جدول ۴-۳ مقایسه نمرات زنان و مردان در آزمون

۵۰
جدول ۴-۴ محاسبه ضریب همبستگی سن کارمندان با نمرات سلامت روانی
۵۲
جدول ۴-۵ مقایسه میانگین ها و انحراف معیار سه گروه اشتغال
۵۳
جدول ۴-۶ تجزیه و تحلیل واریانس ها
۵۴
جدول ۴-۷ مقایسه میانگین های گروه های مختلف فعالیت
۵۴
جدول ۴-۸ تجزیه و تحلیل واریانس های گروه های مختلف فعالیت
۵۶
جدول ۴-۹ محاسبه ضریب همبستگی سنوات کاری با سلامت روانی
۵۶
فهرست نمودارها
نمودار هسیتوگرام ۴-۱ نمرات سلامت روانی و فراوانی آن در مردان و زنان
۴۶
نمودار هیستوگرام ۴-۲ سن آزمودنی ها و فراوانی آن در مردان و زنان
۴۸
نمودار ۴-۳ مقایسه میانگین های سه گروه اشتغال
۵۰
نمودار ۴-۴ میانگین های سلامت روانی گروه های مختلف فعالیت
۵۲

چکیده

پژوهش حاضر با هدف مطالعه میزان سلامت روانی در کارمندان اداره بهزیستی شهر نیشابور انجام شده است که جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارمندان زن و مرد اداره بهزیستی شهر نیشابور با حجم ۳۶ نفر تشکیل می دهند که از این افراد تعداد ۳۱ نفر با محقق در اجرای آزمون سلامت عومی GHQو پرسشنامه محقق ساخته همراه آن همکاری نموده اند این تحقیق از انواع زمینه یابی و با هدف بررسی یک فرضیه و چهار سوال تحقیقی انجام گرفت که داده های آماری با استفاده از نرم افزار آماری SPSSبا درجه آزادی ۹۵% مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت پس از تجزیه و تحلیل داده های آماری نتایج بدست آمده در پاسخ به فرضیه و سوالات تحقیق به این ترتیب مشخص شده است که میزان سلامت روانی در مردان بیشتر از زنان است و بین سلامت روانی و سن کارمندان رابطه معنی داری وجود ندارد همچنین نتایج گویای این مطلب است که نوع اشتغال در کارمندان در میزان سلامت روانی آنها تأثیر گذار نیست و وجود گروههای مختلف فعالیتی در اداره بهزیستی تأثیری در میزان سلامت روانی کارمندان ندارد و بالاخره این که بین سلامت روانی و سنوات کاری کارمندان بهزیستی رابطه معنی داری وجود ندارد

۱-۱ مقدمه

«اگر سلامتی روانی انسانها مهمتز از سلامتی جسمی آنها نباشد لااقل هم سطح آن خواهد بود» (مطهری)

از آغاز پیداش انسان همواره مسأله سلامتی او نیز مطرح بوده است

اما عموما بعد جسمانی او نیز در نظر گرفته می شود و کمتر کسی است که به بعد روانی آن نیز اهمیت بدهد در حالیکه به تعریف سازمان بهداشت جهانی «سلامتی تنها نبود نقص عضو یا نبود بیماری نیست بلکه حالت کامل رفاه جسمی روانی است» ت (گنجی ۱۳۷۶)

برای اینکه سلامت جسمی و روانی یک جامعه را بررسی کنیم نمی توانیم تمامی افراد آن جامعه را ارزیابی کنیم بلکه از نمونه گیری از جامعه مورد نظر استفاده کرده و نتایج را به جمعیت مبنا تعمیم می دهیم به همین خاطر وارد قلمرو علمی شده ایم که «همه گیر شناسی» نام دارد و آن علمی است که تمامی جنبه ها و رویدادها و حالات مختلف تندرستی جامعه را در بر می گیرد متأسفانه با توجه به اهمیت بالای همه گیر شناسی بیماریهای روانی به خصوص همه گیر شناسی در ارتباط با سازمانها و نهادهای دولتی و خصوصی ، این نوع مطالعات در ایران کمتر انجام پذیرفته است که عوامل بسیاری از قبیل وقت گیر بودن، زحمت زیاد، داشتن هزینه های سنگین مطالعاتی، و از طرف دیگر عدم سناخت کافی نسبت به اختلالهای روانی عوارض و پیامدهای آن بر روی افراد خانواده و اجتماع در این بابت تأثیر گزار بوده است

در بحث راجع به سلامت روانی عوامل متعددی هستند که می توانند بر میزان سلامت روانی تأثیر گذار باشند مثلاً : عواملی همچون سن، جنس، نوع اشتغال و طبقه اجتماعی- اقتصادی را می توان نام برد که ما در این تحقیق به بررسی بعضی از این عوامل می پردازیم

با امید این که دست اندر کاران مسادل بهداشتی و بخش درمان و آموزش پزشکی امکانات و سرمایه ای لازم در این زمینه مبذل دارند تا شاهد انجام پژوهشهای بیشتری در مورد سلامت روانی در مرکز مختلف باشیم

۱-۲ بیان مسئله

بیماری های روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ فردی در مقابل آن مصونیت ندارد، و این خطری است که بشر را تهدید می کند عدم سازش و وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهور و فراوان است در هر طبقه و صنفی و هر گروه و جمعی اشخاص نامتعادلی زندگی می کنند

بنابراین در مورد همه افراد اعم از کارگر، دانش پژوه ، پزشک و مهندس زارع، استاد دانشگاه و خطر ابتلا و ناراحتی های روانی وجود دارد به عبارت دیگر هیچ انسانی در مقابل این امراض مصونیت ندارد (شاملو ۱۳۸۰)

این موضوع برای کسانی که ارتباط نزدیکی با معلولان جسمی و ذهنی دارند و یا کسانی که در مؤسسات نگهداری از بیماران روانی کار میک نند، اهمیت بیشتری پیدا می کنند

ادارات بهزیستی از جمله مؤسساتی است که کارکنان شاغل در آن دارای یک ارتباط متقابل چه بصورت مستقیم یا غیر مستقیم با معلولان جسمی و ذهنی و حتی بیماران روانی هستند که این امر باعث ایجاد استرس و اضطراب در کارکنان بهزیستی می شود و بدین ترتیب محیط کاری در بهزیستی حالتی تنش زا پیدا می کند

با چنین وضعیتی مقامات دولتی و مدیران ارشد چنین سازمانهایی لازم است، توجه خاصی به وضعیت بهداشت روانی کارکنان خود داشته باشند میزان سلامت روانی کارکنان را مورد بررسی قرار دهند و به نتایج حاصله توجه خاصی داشته باشند با ارائه و تنظیم برنامه های جدیدتر و ایجاد تغییراتی در محیط ، میزان و شرایط کاری در بهزیستی در جهت بهبود سلامت روانی کارکنان خود علی الخصوص زنان داشته باشند چرا که زنان شاغل در بهزیستی، هم در منزل و هم در محیط کاری وظیفه ای سنگین را به دوش می کشند و به دلیل دوم اینکه تمام تحقیقات گذشته خارجی همچون مطالعات نیوهاون، مانهاتان وتحقیقات داخلی که توسط باش و بهادرخان و دیگر افراد در زمینه همه گیر شناسی بیماریهای روانی انجام شده است بر این امر تأکید داشته است که سلامت روانی وابسته به جنسیت است و همواره میزان سلامت روانی در زنان کمتر از مردان بوده است
منظور از سلامت روانی همان احساس رضایت و بهبود روانی و تطابق کافی اجتماعی با موازین مورد قبول هر جامعه می باشد (فرهنگ روانپزشکی کمپل – پورافکاری ۱۳۷۳)
همچنین در فرهنگ روانشناسی لاروس سلامت روانی را استعداد روانی برای هماهنگ و خوشایند و مؤثیر کردن کار برای موقعیتهای دشوار و توانایی داشتن تعریف کرده است

اما هنوز مشخص نشده است که :

آیا سلامت روانی بر متغیرهای دیگر نیز وابسته است؟

آیا متغیر هایی همچون سن، اشتغال، نوع فعالیت، سنوات کاری و در میزان سلامت روانی چنین کارکنانی تأثیر گذار هستن یا خیر؟

البته بسیار واضح است که دانستن میزان شیوع و عوامل ایجاد کننده این آسیبها در سنین و جنسهای مختلف می تواند اطلاعات مفیدی را برای برنامه ریزیهای بلند مدت و کوتاه مدت در اختیار قرار دهد و با تدابیر قابل اتخاذ بر اساس این اطلاعات می توان از بسیاری از مشکلات جلوگیری کرده و در کاهش هزینه های مروبط مؤثر باشد

۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق

اگر نگاهی به آمار و ارقام شیوع بیماریهای روانی در کشورهای مختلف و پژوهشهای بسیار اندکی که در ایران انجام گرفته بیندازیم، اهمیت این پژوهش آشکار تر می شود

ساتر لویس (۱۹۹۳) در کنفرانس جهانی حقوق بشر تعداد بیماران روانی را در سرتاسر جهان بیش از نیم میلیارد نفر گزارش کرد که تقریبا نیمی از این بیماران از خدمات بهداشتی و درمان لازم محروم بوده اند

سازمان بهداشت جهانی در سال (۱۹۹۳) شایعترین بیماری های روانی را در سرتاسر جهان به ترتیب ، افسردگی، اضطراب و بیماری های روانی تنی معرفی نموده است (فخریان فولادی ۱۳۷۵) در ایران پژوهشهای در زمینه همه گیر شناسی بیماری های روانی انجام شده بطور مثال: در پژوهشی که توسط باش و همکاران در سال (۱۳۴۲) انجام گرفت شیوع این بیماری در افراد بالای ۵ سال ۹/۱۱ درصد گزارش شد در پژوهشی که توسط بهادرخان در سال (۱۳۷۲) انجام گرفت شیوع کلی بیماریها ۶/۱۶ درصد گزارش شد در پژوهشی که در مناطق شهری و روستایی کشور در سال (۱۳۷۸) انجام گرفت، شیوع کلی بیماری های روانی را ۲۱ درصد نشان داده که شیوع بیماری در زنان بیشتر از مردان است با دقت در نتایج تحقیقات گذشته که شیوع بیماریهای روانی در اجتماع را در سطح بالای نشان می دهند و با ذکر این نکته که افراد شاغل در ادارات و سازمانها، جمعیت کثیری از جوامع شهری را تشکیل می دهند این ضرورت احساس می شود که پژوهشی در زمینه بررسی سلامت روان و ارتباط آن با اشتغال در سازمان و ادارات انجام پذیرد
تا ضمن پاسخگویی به سوالات محقق بتوانیم به شناسایی عوامل خطر زایی که سلامت روان کارمندان را تهدید می کنند پرداخته، در جهت رفع موانع و مشکلات قدم برداشته آموزشهای لازم را انجام دهیم، و در کل اقدامات پیشگیرانه را در جهت کاهش میزان بروز بیماری های روانی در سطح اجتماع و متقابلاً در سطح ادارت و سازمانها برداشته و سطح سلامت روان را در این قشر از جامعه افزایش داده در جهت رشد و شکوفایی هر چه بیشتر اجتماع قدم برداریم
۱-۴ اهداف تحقیق

هدف کلی

هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی میزان سلامت روانی کلیه افرادی است که در اداره بهزیستی شهر نیشابور مشغول به فعالیت هستند

۱-۴-۱ اهداف جزئی

۱ بررسی تفاوت دو جنس در سلامت روان

۲ بررسی رابطه سن درسلامت روان

۳ بررسی تفاوت اشتغال در سلامت روان

۴ بررسی تفاوت سلامت روان با نوع فعالیت
۵ بررسی رابطه سلامت روان با سنوات کاری
۱-۵ فرضیه و سوالات تحقیق
فرضیه تحقیق
میزان سلامت روانی در کارمندان مرد بیشتر از کارمندان زن است
سوال تحقیق

۱ آیا بین سلامت روانی کارمندان با سن آنها رابطه معنی داری وجود دارد؟

۲ آیا بین سلامت روانی کارمندان رسمی و پیمانی و شرکتی تفاوت معنی داری جود دارد؟

۳ آیا تفاوت معنی داری در میزان سلامت روانی افرادی که فعالیت حمایتی اجتماعی، توان بخشی، اداری و خدماتی انجام می دهند وجود دارد یا خیر؟
۴ آیا بین میزان سلامت روانی و سنوات کاری کارمندان رابطه معنی داری وجود ارد؟
۱-۶ متغیرهای تحقیق
در این بررسی متغیرهای تحقیق بر اساس فرضیه و سوالات تحقیق مشخص شده اند
در فرضیه تحقیق:
متغیر وابسته- سلامت روانیمتغییر مستقل- جنسبت
در سوال اول:
متغیر وابسته : سلامت روانی متغیر مستقل : سن
سوال دوم:
متغیر وابسته: سلامت روانی متفیر مستقل: نوع اشتغال
سوال سوم:
متغیر وابسته: سلامت روانی متغیر مستقل: نوع فعالیت
سول چهارم:
متغیر وابسته: سلامت روانی متغیر مستقل: سنوات کاری
متغیر مزاحم: میزان درآمد، تعداد فرزندان ، طبقه اقتصادی ، نوع مدرک تحصیلی، سطح تحصیلات، میزان رضایت از زندی
۱-۷ تعاریف عملیاتی و مفهومی
سلامتی روانی (Mental health)

فرهنگ روانپزشکی کمپبل[۱] این اصطلاح را احساس رضایت وبهبود روانی و تطابق کافی اجتماعی با موازین مورد قبول هر جامعه تعریف کرده است(پورافکاری ۱۳۷۳)

فرهنگ بزرگ روانشناسی لاروس سلامت روان را «استعداد روان برای هماهنگ خوشایند و مؤثر کردن » برای موقعیتهای دشوار، انعطاف پذیر بودن و برای بازیابی تعادل خود «توانایی داشتن» تعریف کرده است (گنجی ۱۳۷۶)

در این پژوهش کسی دارای سلامت روان است که در آزمون سلامت عمومی نمره بیشتر از ۲۴ کسب کرده باشد

فعالیت توانبخشی
توان بخشی استفاده از انواع فیزیوتراپی همراه با تعدیل روانی اجتماعی و بازآموزی حرفه ای در تلاش برای کسب حداکثر عملکرد و انطباق و آماده سازی جسمی روانی، اجتماعی و حرفه ای برای غنی ترین زندگی ممکن که مطابق توانائی و ناتوانائی های او است (پورافکاری ۱۳۷۳)
در این پژوهش منظور از توان بخشی فعالیتی است که در اداره بهزیستی در جهت ۱- بهبود جسمی بیماران انجام شود ۲-بیمار را به استفاده از حداکثر توانائی های خود قادر سازد و بالاخره تعدیلی رضایت بخش در روابط شخصی و اجتماعی بیمار بوجود آورد تا بتواند بعنوان عضو مفیدی در جامعه فعالیت کند
فعالیت حمایتی اجتماعی
به فعالیتی که در جهت تحقق کلیه طرح ها و برنامه های مصوب سازمان بهزیستی در جهت حمایت از خانواده های تحت پوشش، مبارزه با فقر، توزیع مایحتاج اولیه خانواده های نیازمند، اعطای وام به افراد تحت پوشش، ارائه مشاوره های تخصصی و غیره می باشد

این فایل دارای پرسشنامه می باشد

برچسب ها : کارمندان و سلامت روانی روش تحقیق سلامت روانی کارکنان پروژه بررسی سلامت روانی کارکنان پروژه بررسی سلامت روانی کارکنان بهزیستی

دانلود کامل بررسی سلامت روانی کارکنان بهزیستی

بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز

بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیر آموز
دانلود پایان نامه نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز

فهرست مطالب :

فصل اول :

طرح تحقیق۱

مقدمه ۱

بیان مسئله۶

اهداف تحقیق ۷

اهمیت و ضرورت تحقیق ۸

فرضیه های تحقیق ۹

تعاریف۱۰

روش تحقیق۱۲

روش جمع آوری اطلاعات ۱۳

فصل دوم : ادبیات تحقیق

ادبیات تحقیق ۱۴

کارکردهای خانواده۱۴

انواع خانواده از بعد تربیتی ۱۷

روابط و نظام ارزشی خانواده ۱۹

تاریخچه کودکان استثنائی۲۰

خصوصیات دانش آموزان دیر آموز۲۱

ملاکهای تشخیص دیرآموزان۲۲

طبقه بندی عقب ماندگان ذهنی ۲۳

علل عقب ماندگی ذهنی ۲۶

فصل سوم : روش تحقیق

نوع تحقیق ۴۰

جامعه و نمونه آماری پژوهش ۴۱

روش نمونه گیری ۴۱

ابزار اندازه گیری۴۳

روش جمع آوری اطلاعات ۴۳

شاخص اعبار روائی ۴۴

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها

تجزیه و تحلیل داده ها ۴۶

فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات

یافته ها و پیشنهادات ۶۱

پیشنهادات این پژوهش ۶۴

محدودیت های تحقیق۶۶

فهرست منابع ۶۷

ضمائم ۶۹

طرح تحقیق

عنوان اصلی

“بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دیرآموزان”

مقدمه

عقب ماندگی ذهنی یا به اصطلاح دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هر دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعّالیت های ذهنی در حد طبیعی نبوده اند

بخصوص از روزی که بشر زندگی اجتماعی را شروع کرده موضوع کسانی که به عللی قادر نبودند خود را با اجتماع هماهنگ سازند مطرح بوده است اجتماع برای مصلحت، تعصب یا سالم سازی بعضی افراد را تحمل کرده، عده ای را محبوس می ساخت یا به مرگ محکوم می نمود

از مجموعه مدارک به دست آمده چنین استنباط می شود که تا قرن هجدهم این افراد مورد توجه و لطف نبوده و حتی پزشکان از پذیرفتن درمان آنان خودداری می کردند (میلانی نو، ۷ ص ۲۳) و زمانی تصور می شود بعضی بچه ها زرنگ و برخی تنبل هستند همچنین تصور می شود که بچه های زرنگ پرتلاش هستند و دیگران چنین نیستند هرچه آموزش و پرورش عمومی بیشتر گسترش می یابد این اشتباه مشخص تر می شود صاحب نظران در آموزش و پرورش با سئوالاتی از این قبیل مواجه هستند که آیا افراد با توانایی های خاص متولد شده اند؟ آیا این توانائی ها را می توان در سال های اولیه زندگی سنجید تا شاید بتوان پیشرفت در آینده را قابل پیش بینی و برنامه ریزی کرد و یا آیا فقر در فرآیند رشد هوش تأثیر دارد؟ (فروغی ۱۳۷۳ ص ۳۱)

تفاوت های فردی دانش آموزان، که حاکی از وجود قضاوت در توانایی های آنان است، از مهمترین اصول و مواردی است که همیشه باید در آموزش و پرورش مورد توجه قرار گیرد از جمله توانایی های متفاوت کودکان که موجب تفاوت عمده بین عملکرد آنان می شود، توانایی های شناختی و از جمله هوش است که میزان آن در همه افراد یکسان نیست، در نتیجه باید به آن توجه خاصی مبذول شود زیرا نوع و سرعت آموزش باید با توانمندی های شناختی دانش آموزان هماهنگ شود

قشر نسبتاً وسیعی از دانش آموزان مدارس عادی، که در عین تفاوت هوشی بارز با دیگر دانش آموزان در کنار سایر کودکان می نشیند و از امکانات مشابه آنان در مدارس بهره می برند دانش آموزان دیرآموزند (توکلی ۱۳۷۶ ص ۵۱)

خانواده به عنوان مهمترین گروه اجتماعی که کودک معلول عضوی از آن است، در تحول ساختهای شناختی اجتماعی و عاطفی کودک نقش بسزایی ایفا می کند نقش خانواده در امر آموزش کودکان استثنایی و بخصوص عقب مانده ذهنی بسیار خطیر و مهم است برای مثال خانواده ای که کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دارد محتاج اطلاعات و مهارتهای متفاوتی از خانواده ای که کودک نابینا دارد می باشد (ماهنامه ی آموزشی- تربیتی پیوند، سال ۱۳۷۵ ص ۳۰)

به طوری که آمارهای بین المللی نشان می دهد در هر جامعه ای بیش از ده درصد کودکان با ویژگی های متفاوتی نسبت به سایر کودکان متولد شدند و از نظر ذهنی و یا جسمی با کودکان عادی تفاوت دارند این گروه از کودکان، تحت عنوان کودکان استثنایی مورد توجه مسئولان تعلیم و تربیت همه کشورها هستند و تاکنون برای آموزش و پرورش آنان برنامه های خاصی تدوین گردیده است

البته برای هر دسته از این کودکان به تناسب وضع جسمی برنامه ریزی خاصی باید صورت گیرد و روش های خاصی برای آموزش و پرورش آنان اجرا شود اما آنچه باید در مورد همه آنان در نظر باشد این است که آنان نیز مانند دیگر افراد از حقوق انسانی بهره مند بوده و از این جهت هیچ تفاوتی با سایر کودکان ندارند (افروز، ۱۳۶۷, ص ۱۰)

بیان مسأله

آیا خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز نقشی دارد؟

نهاد خانواده در مجموعه نهادهای جامعه از نظر اندازه کوچکترین واحد ولی از نظر اعتبار و اثربخشی والاترین و عظیم ترین نهاد اجتماعی است و بدون تردید اساس تحول از خانواده آغاز می شود و بسیار ساده اندیشی است که تمام بار سنگین تعلیم و تربیت را به دوش مدرسه بیافکنیم و نقش خانواده و کارکردهای اساسی این نهاد مقدس را مورد توجه قرار ندهیم کودکان و نوجوانان کشور ما با مشکلات روحی و روانی روبرو هستند و قسمت اعظم این فشارها به خانواده و والدین و روابط آنها باهم و فرزندان برمی گردد و این خانواده ها هستند که در این زمینه بهترین حلّال مشکلات فرزندانشان هستند و با بینش و درک صحیح است که می توانند در جهت موفقیت و آگاهی دقیق فرزندانشان را یاری نمایند و قدرت درک خود آنها و مشکلاتشان را داشته باشند (مازلو، آبراهام- نظرات مازلو و رابطه آن با نقش معلمان و مربیان و اولیاء آموزشی، ص ۱۳۵)

اهداف تحقیق
از آنجایی که نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی فرزندان نقش بسیار اساسی و مهم در زندگی فرد است و خانواده کانون پرورش نسل آینده است در این کانون نهال ارزشهای انسانی که بذر آنها در لحظه آفرینش در ضمیر آدمیان پاشیده شده است باید رشد و نمو کرده درخت انسانیت به بار نشیند از این رو هیچ یک از نهادهای اجتماعی نقشی را که خانواده در ساختار فکری، شخصیتی، روحی، اخلاقی انسان دارد نمی توانند ایفا کنند با توجه به رشد روزافزون جمعیت و پیچیده شدن جامعه و اینکه سه چهارم اوقات بچه ها در نزد خانواده ها سپری می شود باید به بررسی نقش خانواده و کارکردهای اساسی این نهاد مقدس توجه خاص مبذول داشت (شهرآرا، سال ۱۳۷۳، ص ۴۵)
با توجه به مطالب ذکر شده متأسفانه در این منطقه والدین آن چنانکه باید و شاید از جایگاه ویژه خود در ارتباط با تعلیم و تربیت فرزندان استثنایی آگاهی ندارند و حتی آن دسته ای هم که تا حدودی از این امر مطلع هستند از شیوه های صحیح رفتار و برخورد با فرزند خود مخصوصاً در امر آموزش اطلاعات چندانی ندارند ارتباط بیشتر مربی با والدین و شناخت خانواده کودک ناتوان این امکان را می دهد که در امر آموزش تفاوت های فردی بیش از پیش مدنظر داشته و در مواردی که والدین نیاز به راهنمایی دارند از شیوه های تربیتی صحیح استفاده کنند و هدف اصلی من از این تحقیق شناخت و نقش خانواده و کمک هرچه بیشتر به امر آموزش فرزندان آنهاست

نتیجه گیری و پیشنهادات

«یافته ها و پیشنهادات» با توجه به نتایج به دست آمده می توان چنین اظهار نمود که بین سطح درآمد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز رابطه بسیار زیادی وجود دارد به عبارتی ساده تر هرچه سطح درآمد خانواده بیشتر باشد فرزندان آنها نیز از پیشرفت تحصیلی بهتری برخوردارند چرا که با ایجاد فضای آموزشی مناسب و تهیه امکانات و ملزومات آموزشی به نوعی سرمایه گذاری بلندمدت و مطمئن تر نموده است که این امکان در خانواده های طبقات پایین تر از نظر مالی کمتر اتفاق می افتد البته فرزندانی باهوش و تیزهوش و دارای پیشرفت تحصیلی در خانواده های کم درآمدتر نیز دیده شده است و نمی توان منکر این قضیه شد ولی چون این نمونه ها بسیار اندک هستند نسبت به فرزندان افرادی که درآمد خوبی دارند لذا می توان آن را عمومیت داد و آنچه که قابل تعمیم به جامعه می باشد با توجه به نتایج به دست آمده و تأیید فرضیه مورد نظر می توان ادعا کرد که درآمد خانواده در پیشرفت تحصیلی بسیار مفید و مؤثر است لذا احتمال عکس این قضیه نیز مصداق دارد که قابل اغماض و چشم پوشی نمی باشد آنچه به عنوان یافته و پیشنهاد می گردد، اینکه برنامه ریزان مسائل آموزشی باید در برنامه ریزی کلان جامعه مناطقی را که محرومند و از نظر مالی ضعیف ترند به نحوی تحت پوشش و آموزش رایگان و اجباری قرار دهند تا نشود عمق وسیع بین طبقات برخوردار و عدم برخوردار را با قرار دادن امکانات آموزشی مناسب و معلمین مجرب خلاء ای را که به وسیله کمی درآمد خانواده ها ایجاد شده است تحت شعاع قرار دهد و دانش آموزان حتی الامکان ملزومات آموزشی متناسب برخوردار گردند با توجه به نتایج حاصله می توان گفت که تقریباً اکثریت نمونه های مورد سئوال مسئله سواد تحصیلات افراد خانواده را عامل مهم و تعیین کننده پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز دانسته و در این ارتباط با اطمینان بالا می توان بیان داشت: بین تحصیلات خانواده و پیشرفت تحصیلی فرزندان مرزی آنها رابطه وجود دارد از این رو فرضیه مورد نظر در سطح خیلی بالا مورد تأیید قرار گرفته است به عبارتی دیگر می توان گفت که لازمه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز و کلاً دانش آموزان داشتن سواد و تحصیلات خانواده ها می باشد به تجربه نیز مشاهده شده است که اکثر افرادی که درجات علمی موفق را طی نموده اند والدین آنها تحصیل کرده و باسواد بوده اند البته مسئله وراثت، علاقه و انگیزه به فراگیری علم و دانش، شرایط آموزشی مناسب ونیز بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد به همین دلایل در خانواده های بی سواد و سطح پایین تحصیلات دانش آموزان کمتری از لحاظ پیشرفت تحصیلی مشاهده شده است لذا به عنوان یافته پیشنهاد می گردد، اگر چنانچه مسئولان همچنان که بر امر سوادآموزی تأکید دارند مصرانه به این امر مهم و اساسی همت ورزند و خانواده ها نیز خود را ملزم به استقبال از این هم بدانند این قضیه در آینده نه چندان دور به وقوع خواهد پیوست و برنامه ریز آموزشی کشور نیز حداقل آموزش عمومی را اجباری نمایند تا فرزندان که پدران و مادران فردایند خدای ناکرده افرادی بی سواد نباشند که نسل بعدی دچار ضرر و زیان و خسارت نسل امروزی نگردد
این فایل دارای پرسشنامه می باشد

خصوصیات دانش آموزان دیرآموز پروژه بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نقش خانواده و پیشرفت تحصیلی.

دانلود پایان نامه نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز

مقاله روانشناسی انسان شناسی از نظر هابز

مقاله روانشناسی (انسان شناسی ) از نظر هابز


دانلود مقاله روانشناسی انسان شناسی از نظر هابز


این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد

فهرست مطالب
وضع طبیعی و قرارداد ۴
الف: وضع طبیعی ۵
ب: قرارداد اجتماعی ۱۲
ج: معمای زندانی ۱۶
عوامل پیدایش نظریه تصویری ۲۳
نکات تشابه تصویر و قضیه ۳۱
رد نظریه رساله در باب «معنی واژه‌ها و جملات» ۴۱
صورت منطقی ۴۸
گزاره‌های بنیادین و گزاره‌های غیر بنیادین ۵۰
فصل اول
وضع طبیعی و قرارداد
الف: وضع طبیعی
هابز در تحلیلی روانشناسانه از انسان معتقد است که حرکتهایی کوچک درون انسان وجود دارند که پیش از حرکتهای ارادی انسان مانند سخن گفتن راه رفتن و دیگر حرکتهای ارادی مشابه وجود دارند، این مقدمات محدود و اولیه حرکت در درون بدن آدمی، قبل از آنکه در عمل راه رفتن، سخن گفتن، زدن و دیگر اعمال مشهود آشکار شوند، عموماً کوشش خوانده می‌شوند.»  اگر این کوشش معطوف به چیزی است که محرک آن می‌باشد خواهش یا میل خوانده می‌شود و وقتی در جهت گریز از چیزی باشد بیزاری هابز در ادامه شرح می‌دهد که عشق و نفرت ناشی از همین میلی یا بیزاری می باشد همچنین امید و بیم نیز اسامی دیگر می باشد که میل و بیزاری به آنها معنا می‌بخشد. بر اساس همین نظر، هابز خوب و بد را نیز بر مبنای میلی تعریف می‌کند. اگر انسان چیزی را خوب می‌داند به معنی آنست که به آن میلی دارد و در صورتی که آن را بد نیامد، به این معناست که بدان میلی زاده، یا به عبارت دیگر از آن بیزار است. با این وصف می‌توان گفت هابز مدعی است که ارزشهایی مثل خوب و بد ذهنی و نسبی می باشند و دیگر نمی‌توان گفت صفت خوبی که ما به چیزی نسبت می‌دهیم در ذات آن چیز است. «بنابراین، اختلاف نظر درباره ارزشها، همان اختلاف نظر درباره سلیقه‌هاست. [و] البته می‌توان انتظار داشت که مردم درباره اینکه برخی چیزها به نظرشان خوب و برخی چیزها بر آید با هم اختلاف عقیده داشته باشند.»  این اختلاف تا حدی است که چیزی که برای فردی کاملاً خوب به نظر می‌رسد توسط دیگری به تعریف شود.
بیان این مقدمه به درک بهتر وضع طبیعی تبیین شده بوسیله هابز کمک می‌کند. هابز در فصلی از لویاتان که در باب وضع طبیعی آدمیان و سعادت یا تیره روزی آنها در آن وضع نگاشته است بحث خود را با برابری آغاز می‌کند. او می‌گوید آدمیان بر حکم طبیعت در تواناییهای بدل و ذهنی با هم برابرند. معنای گفته او این نیست که واقعاً همه به یک اندازه از نیروی بدنی و ذهنی برخوردارند، بلکه می‌خواهد بگوید روی هم رفته کاستیهای آدمی از یک وجه با دیگر خصوصیاتش جبران می‌شود. کسانی که از نظر قوای جسمی ضعیف‌تر هستند به کمک دسیسه و نیرنگ می‌توانند بر قوی‌ترها فائق شوند و تجربه همه انسانها را در کارهایشان برای چاره‌اندیشی و تدبیر کمک می‌کند.
این برابری انسانها بخاطر وجود خصلتهای خودخواهانه و انگیزه‌های انسانها در نهایت به وضعی غیرقابل تحمل منجر می‌شود. هابز معتقد است: «از همین برابری آدمیان در توانایی، برابری در امید و انتظار برای دستیابی به اهداف ناشی می‌شود. و بنابراین اگر دو کس خواهان چیز واحدی باشند که نتوانند هر دو از آن بهره‌مند شوند، دشمن یکدیگر می گردند و در راه دستیابی به هدف خویش (که اصولاً صیانت ذات و گاه نیز صرفاً کسب لذت است) می‌کوشند تا یکدیگر را از میان بردارند یا منقاد خویش سازند.
در این وضع معقول‌ترین کاری که هر کسی می تواند بکند آنست که برای گریز از ترس و تامین امنیت خود از دیگران پیش بگیرد، یعنی هر کس باید از طریق زور یا تزویر بر همه آدمیان تا آنجا که می‌تواند سلطه و سروری» بیابد، تا وقتی که هیچ قدرتی برای به خط انداختن او وجود نداشته باشد. از نظر هابز انسانها برای حفظ و حیات از خود مجاز به این کار می‌باشند. زیرا همانگونه که در گفته شرهابز یک اصل محوری در فلسفه اخلاق خود ارائه می‌دهد و آن اصل که «حق طبیعی» می‌باشد توضیح دهنده رفتار آدمیان در وضع طبیعی می‌باشد. حق طبیعی انسان را به حفظ خود و پیروی از خواهشهای هدایت می‌کند.
وقتی انسانها در پی صیانت از خویش و پیروی از امیال و خواهشهای خود هستند این امر به رقابت و ترس از دیگران می‌انجامد، همچنین چون قدرتی در کار نیست که آنها را در حال ترس و احترام کامل  نیست به هم نگه دارد از مصاحبت و معاشرت با هم ناراحت می‌باشند. این شرایط به ادعای هابز به خاطر این پیش می‌آید که هر کس می‌خواهد دوستش برای او همان ارج و قدری را قائل شود که خود او بر خود می‌نهد و اگر ببینید او را خوار می‌شمرند می‌رنجد و در صدد انتقام بر می‌آید.
هابز معتقدات که سه علت اصلی در نهادان نها برای کشمکش و منازعه وجود دارد. این سه علت رقابت، ترس و طب عزت و افتخار می‌باشد. رقابت برای کسب سود بیشتر می‌باشد، ترس برای کسب امنیت بوجود می‌آید و طلب افتخار موجب تعدی به دیگران می‌گردد. از اینجاست که وی نتیجه می‌گیرد که تا زمانی که ما آدمیان بدون قدرتی عمومی به سر برند که همگان را در حال ترس نگه دارد، در وضعی قرار دادند که جنگ خوانده می‌شود؛ و چنین جنگی جنگ همه بر ضد همه است.
البته این جنگ همان نبرد یا فعل جنگیدن نمی‌باشد بلکه طولی از زمان است که در آن اراده و ستیز کردن و نبرد نمایان می‌باشد و بوی جنگ به مشام می‌رسد. در این وضع طبیعی جنگ هر فردی برای تامین امنیت متکی توانایی و دانایی خودش می‌باشد و در این حالت جایی برای کار و کوشش وجود ندارد زیرا ثمره‌کار نامعلوم است. در نتیجه هیچ گونه صنعت و دانشی شکل نمی‌گیرد و از همه بدتر زندگی آدمی در انزوا ، مسکینانه، زشت، در فشار و کوتاه می‌باشد. از نتیجه‌گیری هابز چنین نمایان است که دستیابی به صلح و تمدن تنها از راه برپاداشتن جامعه و بنا نهادن قدرتی عمومی امکان پذیر است، اما نمی‌توان تا قبل از رسیدن به این وضع انسانها را بخاطر اعمالشان سرزنش کرد.
کاپلتون می‌گوید: «هابز وضع طبیعی جنگ را از پژوهش در نهاد آدمی [امیال و] و انفعالهایش استنتاج می‌کند، اگر کسی به اعتبار عینی  این استنتاج شک آورد، همین بس که حتی در وضع یک جامعه سازمان یافته چه می‌گذرد هر کس چون به سفر می رود با خود سلاح بر می دارد؛ در خانه‌اش را شبها به کلون می بندد؛ اشیاء گرانهایش را در جای امن می‌گذرد و این حال به روشنی می‌نماید که او درباره همنوعانش چگونه می‌اندیشد.
ولی نباید انسانها را بر خاطر سرشت و نهادشان سرزنش کرد. خواهش‌ها و دیگر هیجانات و امیال انسان به خود گناه نیستند، پس اعمالی که از آن امیال و هیجانات ناشی می‌شوند تا وقتی که آدمیان بر ضد آن قانونی وضع نکرده‌اند گناه نمی‌باشد.
تا وقتی چنین قوانینی وضع نشده‌اند آدمیان نمی‌توانند آنها را بشناسند، و همچنین تا وقتی آدمیان در مورد شخصی که باید قانون وضع کند به توافق نرسیده باشند، هیچ قانونی نمی‌تواند.
این عبارت نشان می‌دهد که در نظریه هابز در وضع طبیعی هیچ گونه ملاک مشخص و معین و ثابتی وجود ندارد که ارزشها و امور اخلاقی با آن سنجیده شوند به قول خود هابز «در این هیچ چیز نمی‌تواند ناعادلانه باشد. مفهوم حق و ناحق و عدالت و بی‌عدالتی در آن وضع معنایی ندارد. وقتی قدرت عمومی در کار نباشد، قانونی هم وجود ندارد و وقتی قانونی وجود نداشته باشد عدالتی متصور نیست. در چنگ نیرومندی و خدعه‌گری دو فضیلت اسامی هستند و عدالت و بی‌عدالتی از زمره قوای بدنی یا فکری آدمی به شمار نمی‌روند و گر نه می‌بایست همچون حواس و امیال آدمی در هر انسانی حتی اگر وی تنها انسان روی زمین بوده باشد یافت می‌شد. [ عدالت و بی عدالتی] صفات آدمیان هستند که در جامعه زندگی می‌کنند، نه آدمیان تنها و منزوی.
تا اینجا نظرات هابز در باب وضع طبیعی آدمیان و اینکه چگونه این وضع به خشونت و جنگ همه علیه همه می‌انجامد، میان شد، مسئله‌ ایست اینک مطرح می باشد آنست که اساساً آیا چنین وضعی هیچگاه به لحاظ تاریخی وجود داشته است. برخی از منتفذان هابز این اشکال را به نظریه او وارد کرده‌اند که وضع طبیعی جنگ و نتایج آن یعنی ایجاد یک حکومت بر پایه قرارداد هیچ وقت بوقوع زیر پیوسته است.
هابز در لویاتان شرح می‌دهد که منظور او از این وضعیت طبیعی جنگی آن نیست که این وضع به شکل عمومی واقعاً موجود بوده است البته به زعم وی این حالت در بسیاری جاها از جمله در امریکا یک واقعیت تاریخی بوده‌ است. با این همه منظور وی از طرح این وضعیت اشاره به این موضوع به شکل وضعی سلبی می‌باشد، به این ترتیب که در صورت عدم وجود حکومت این وضع اجتناب ناپذیر می‌نماید. این نکته در مورد انسانهای متمدن نیز به این شکل می‌تواند معنا شود که اگر این گونه استنتاج بر اساس امیال و حالات نفسانی را دریابند کاری هایی در جهت حفظ مصلحت و منفعت خود انجام دهند که به چنین وضعی گرفتار نشوند.
این واقعیت که مردم هیچ گاه در وضع طبیعی نبودن‌اند- البته اگر آن را واقعیت فرض کنیم- نمی‌تواند اعتبار این عقیده هابز را که زندگی بشر بدون وجود یک قدرت حاکم «تنها ، مسکنت بار، دو منشاء و کوتاه» خواهد بود زایل کند، ولی اگر این موضوع حقیقت داشته باشد که بشر در زمانی در چنین وضعی بر سر برده است فقط می تواند به عنوان یک دلیل اضافی، نظر هابز را بیشتر تأئید کند، در حالی که ، در واقع، در این مورد به شواهد [تاریخی] نیازی نیست».
جونز معتقد است در شیوه تفکر هابز در این باره که زندگی بدون وجود حاکمی مقتدر، تیره و نکتب‌بار است بر هیچ گواه تاریخی احتیاجی نیست. زیرا همه شواهد حکایت از آن دارد که هر چه در یک جامعه حاکم ضعیف‌تر گردد تیره روزی بیشتری دچار اتباع او می‌شود و هابز این موضوع را اساس منطق خود قرار داده و استدلال نموده که در شرایطی که هیچ قدرت حاکمه‌ای نباشد، زندگی حقیقتاً مصیبت‌بار خواهد بود.
امالین زندگی نخست و دردآور ادامه ندارد  و انسانها باز هم به حکم طبع خود از آن بیرون می‌آیند. توصیف انسان هابزی از این پس کامل می‌شود زیرا تا به حال فقط به خبرهای عاطفی و امیال و مسائل مربوط به حقوق طبیعی آدمیان پرداخته شد، اما انسان در نظر هابز دارای وجه دیگری نیز می باشد و آن عقل و خرد می‌باشد. انسانها بوسیله این ابزار که در نهاد آنها وجود دارد زندگی را برای خود آسانتر می کنند. هابز می‌گوید:
«حالات نفسانی و امیالی که آدمیان را به صلح متمایل می سازند [یکی] ترس از مرگ، [دیگری] طلب لوازم زندگی راحت [و سوم] امید به این است که از طریق کار و کوشش خود آن لوازم را بدست آورند. و عقل اصولی مناسب برای صلح پیشنهاد می‌کند که آدمیان می توانند بر اساس آنها به توافق برسند.»
این اصول قوانین طبیعی هستند. که بنا بر تعریف هابز حکمی کلی است که بوسیله عقل کشف می‌شود و انسان را از انجام کاری که مخرب زندگی اوست و یا زندگی او را به خطر می اندازد باز می‌دارد. به عبارت دیگر انسانها تنها در پی کسب لذت و خواهشهای خود به صورت کور نیستند بلکه در نهاد آنها میل به صیانت نفس بصورتی عقلانی وجود دارد و قوانینی که هابز به عنوان قوانین طبیعی بیان می کند شرایط و قواعد این صیانت نفس عقلانی را تبیین می‌نماید. قوانین طبیعی علاوه بر آنکه انسانها را به سوی تشکیل دولت و حکومت هدایت می‌کند شرایط تاسیس جامعه و حکومتی استوار را نیز برای ایشان معین می‌کند. هابز در عناصر قانون می گوید: «خلاصه «قوانین طبیعی» عبارت است از منع و نهی ما از این که داور خویش باشیم»
انسانها چگونه با بهره‌گیری از این قوانین از وضع طبیعی جنگ همه علیه همه بیرون می آیند. هابز می‌گوید: اولین و بنیادی‌ترین قانون طبیعت، در جستجوی صلح بودن و حفظ آن است. چون مهمترین خطری که جان انسانها را تهدید می‌کند ادامه یافتن وضعیت جنگ می‌باشد. با وجود آنکه هر کس تا آنجا که برای دست یافتن به صلح امیدوار است باید برای آن بکوشد ولی وقتی نتواند به صلح دست یابد آنگاه می‌تواند از همه وسایل و امکانات برای جنگ بهره برد» پس قانون اول طبیعی مشروط به جزء دومی است که هنوز دستیابی به صلح را امکان پذیر  نمی‌کند زیرا ممکن است عده‌ای آنرا نقض کنند و انسانها هنوز دارای حقوقی مطلق هستند که حاضر به چشم پوشی از آن نیستند.
هابز از قانون اول طبیعت قانون دیگری را استنتاج می کند، این قانون می‌گوید: «هر کس باید به اندازه دیگران مایل باشد که برای حفظ صلح و حراست از خویشتن، حق مطلق خود نسبت به همه چیز را وانهد و به همان میزان از حق برخورداری از آزادی بر ای خود بر ضد دیگران خرسند باشد که خود به دیگران بر ضد خویش روا می دارد.
اجرای قانون دوم شرایط را مهیا می‌کند تا انسانها از وضع طبیعی بیرون آیند و استقرار جامعه مدنی در این شرایط امکان پذیر می‌شود. عنصر اصلی این عمل انعقاد یک قرار داد می‌باشد که در آن افراد از حقوق خود چشم پوشی می‌کنند و حقوق خود را به قدرت حاکم واگذار می کند.
ب: قرارداد اجتماعی
قرارداد اجتماعی در پی یک رفتار عاقلانه‌ از سوی انسانها انجام می‌گیرد . ایشان در وضع طبیعی به کمک عقل در می‌یابند که باید به موجب قانون طبیعی از حق داوری خصوص خود درباره چیزهایی که برای آنها خطرناک است چشم پوشی کنند و در عوض داوری قدری عمومی را بر خود می‌پذیرند.
در بحث وضع طبیعی اشاره شد که منازعه در این حالت از آنجا آغاز می شود که اولاً به خاطر اختلاف امیال و خواهشها انسانها با هم اختلاف پیدا می کنند و ثانیاً به دلیل نبودن مرجع واحدی برای تعیین ارزشها و داوری در خصوص آنها، آدمیان با داوریهای متفاوتشان به حقوق دیگران تعدی می کنند. انسانها در می‌یابند برای آنکه نظر خودشان با نظر دیگران هماهنگ شود باید داوری مرجعی واحد را بپذیرند.
هابز در دو اثر خود، لویاتان و عناصر قانون موضوع قرارداد و واگذاری حق را با بحث چشم پوشی آغاز می‌کند. او در عناصر قانون چشم پوشی از حق طبیعی به نفسه را زمینه پذیرش داوری قدرت  عمومی می‌داند، در اینجا منظور او کل حق طبیعی به معنایی است که در این اثر تعریف شده، یعنی حق کاربرد «کل قدرتی» که ما باری دفاع از خود داریم. البته همانطور که ریچارد تاک اشاره می کند در عناصر قانون بیان مسئله به شکل گیج کننده می‌باشد و این بحث به شکل رضایت بخش‌‌تری در لویاتان آمده است . هابز در لویاتان می‌گوید: «چشم پوشی آدمی از حق خود نسبت به هر چیزی به معنی محروم ساختن خویش از آزادی و نیز منع دیگران از برخورداری ایشان از حق خود نسبت به همان چیز است.
هابز در ادامه شرح می دهد که چرا انسانها به این نتیجه‌گیری می رسند که باید مقداری از حقوق خود را واگذار کنند و استدلال می کند که فرد در این واگذاری زیانی را متحمل نمی‌شود. وی می‌گوید: «هر گاه که کسی حق خود را واگذار کند یا از آن چشم بپوشد: این کار را با به ازای حقی انجام می‌دهد که متقابلاً به او واگذار می گردد؛ و یا انتظار دارد که نفع دیگری عایدش شود. زیرا عمل او عملی ارادی است و غایت اعمال ارادی همه آدمیان کسب نفعی بر خودشان است»  و از همین گفته خود نتیجه می گیرد که حقوقی هست که آدمیان نمی توانند آنها را واگذار کنند زیرا در صورت واگذاری آنها هیچ سودی به دست نمی‌آورند و دچار خسارت می‌شوند، این حقوق عبارت از حق مقاومت در برابر حمله دیگران برای کشتن و یا حق مقاومت در برابر کسب رساندن دیگران به فرد می‌باشد.
 انسان شناسی از نظر هابز
نکات تشابه تصویر و قضیه
عوامل پیدایش نظریه تصویری
مقاله درمورد رشته روانشناسی

دانلود مقاله روانشناسی انسان شناسی از نظر هابز

روش تدریس ایفای نقش

روش تدریس ایفای نقش


دانلود تحقیق درباره روش تدریس ایفای نقش


این فایل یا فرمت ورد و آماده پرینت می باشد.

فهرست مطالب

مقدمه
هدف اساس
مضموم نقش
افرادی که در روش ایفای نقش شرکت دارند
مراحل اجرای روش تدریس ایفای نقش
محاسن و محدودیتهای روش ایفای نقش
منابع و مآخذ

این روش علاوه بر این که یادگیری کودکان و نوجوانان را عمیق و پر بار می کند. بسیار دکش و ذوق آفرین نیز هست. روش وانمود سازی از زندگی واقعی انسان ها، به ویژه زندگی شعف انگییز کودکان و نوجوانان گرفته شده است. همه دوست دارند در قالب شخصیت های دیگر در آیند و به بازی نقش بپردازند. انسان ها در زندگی روز مره خود همواره از شخصیت هایی که دوست دارند یا از آنها خوششان می آید تقلید می کنند و می کوشند دفتار و منش آنها را به خود نسبت دهند، یا آرزو می کنند کاش می توانستند همچون آنان باشند. گاه آنان از روی تفریح یا طنز رفتار و کردار کسانی را تقلید می کنند که سبب خنده و شادمانی اطرافیان می شود. کودکان و نوجوانان بیشتر از  بزرگسالان این  گونه تقلید های صوری را دوست دارند آنان وقتی از کسی یا از  رفتار و گفتار کسی به واقع خوششان بیاید خود را در هیأت و سطوت او فرو می برند و خویش را همانند او می  پندارند،‌و نیز وقتی از کسی بدشان بیاید، یا از رفتار و گفتارش دلزده شوند فوری در نقش او ظاهر می شوند و ادا و اطواری در می آورند که سبب تحریک دیگران نیز می شود. گاه این « دیگر شدن» به قدری طبیعی و جدی ظاهر می شود که آنان حیرت بزرگسالان را بر می انگیزند. ماند گارترین یادگیری ها با شیوه  ایفای نقش صورت می پذیرند.چون ایفای نقش تنها شیوه ای است که یاد گیرندگان از خود مایه می گذارند. خود را در معرض مطالب یادگیری قرار می دهند. و همان طور که می خواهند و می توانند مطالب را دروی  می کنند و برونی ابزار می دارند.» علی رؤوف ماهنامه رشد تکنولوژی آموزشی. ۱۳۸۲ ص۱۶٫
هدف اساسی
« ایفای نقش به مثابه یک روش تدریس ریشه در دو بعد شخصی و اجتماعی فرد که مورد تأکید آموزش وم پرورش است دارد. در قالب روش تدریس حاضر تلاش می شود به یاد گیرندگان یاری گردد تا معنا و مفهوم خویش را در درون فضای اجتماعی که در آن زندگی می کنند،


دانلود تحقیق درباره روش تدریس ایفای نقش

اضطراب تعمیم یافته

اضطراب تعمیم یافته

دانلود تحقیق درباره اضطراب تعمیم یافته


این فایل یا فرمت ورد و آماده پرینت می باشد.

بسمه تعالی    ۰
اضطراب تعمیم یافته    ۰
مقدمه    ۳
تاریخچه    ۵
نظریه نو فرویدی    ۶
نظریه‌های وجودی    ۱۲
نظریه‌های شناختی اضطراب    ۱۳
دیدگاه اجتماعی    ۲۲
تشخیص    ۲۳
راههای درمان اضطراب    ۲۵
یک برنامه مقابله گروهی با اضطراب    ۳۰
رواندرمانی    ۳۷
فهرست منابع    ۴۱

مقدمه
قبل از اینکه بخواهیم  به مساله اصلی ( اضطراب) بپردازیم جالب است بدانیم که اضطراب یکی از شایعترین اختلالات در بین مراجعان به روانپزشکان و روانشناسان بالینی وپزشکان می‌باشد . و بنابراین توجه بسیاری از متخصصان را بخود جلب کرده است . و بدنبال آن راههای موفقیت‌آمیزی نیز برای درمان این اختلال ابداع شده است . یکی از این روشهای درمانی، رفتار درمانی شناختی می‌باشد . که به معرفی آن در این مقاله می‌پردازیم . البته نظریه‌های درمانی ارائه شده در این زمینه آورده خواهد شد. وراههای تشخیص آنرا نیز بیان می‌کنیم.

اضطراب را در واقع همه انسانها تجربه می‌کنند. اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند ، و اغلب مبهم است که با یک یا چند تا از احساس‌های جسمی همراه می‌گردد مثل احساس خالی شدن سردل ، تنگی قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد ، یا میل جبری ناگهانی برای دفع ادرار، بیقراری ومیل برای حرکت نیز ازعلائم شایع است.
اضطراب یک علامت هشدار دهنده است، خبر از خطری قریب‌الوقوع می‌دهد و شخص را برای مقابله آماده می‌سازد. ترس، علامت هشدار دهنده مشابه ،از اضطراب با خصوصیات زیر تفکیک می‌شود:
ترس واکنش به تهدیدی معلوم ، خارجی، واز نظر منشاء بدون تعارض است. اضطراب واکنش در مقابل خطری نامعلوم ، درونی ، مبهم و از نظر منشاء خمراه با تعارض است
تاریخچه
تقریبا یک قرن پیش ، زیگموند فروید« نوروز اضطراب» را ابداع ودو نوع اضطراب مشخص نمود . یک نوع اضطراب از لیبیدو مهارشده ناشی می‌شود . به‌عبارت دیگر ،افزایش فیزیولوژیک در تنش جنسی به افزایش برابر در لیبیدو ،معرف ذهنی آن رویداد فیزیولوژیک، منجر می‌شور.
از دیدگاه فروید:، مفر طبیعی چنین تنشی برقراری رابطه جنسی است. معهذا ، سایر اعمال جنسی، نظیر پرهیز وجماع منقطع ، مانع تنش و موجب نوروز واقعی(actual) می‌گردد.  اختلالا‌ت اضطراب شدید مربوط به سد شدن لیبیدو مشتمل است بر نوروزهای نورآستنی ، خود بیماری‌انگاری،و اضطراب،که همه آنها از دیدگاه فروید واجد اساس زیست‌شناختی بودند.
نوع دیگر اضطراب ، به بهترین وجه با احساس نگرانی یا ترس که از فکریا میلی سرکوب شده ناشی می‌شود، مشخص می‌گردد این نوع اضطراب مسئول پیدایش پسیکو نوروزهااست ـ نوروزهای هیستری، فوبی و وسواس (کاپلان وهمکاران، ۱۹۹۴ )
نظریه نو فرویدی
این نظریه‌ها در دهه‌های ۱۹۲۰ و۱۹۴۰ وعمدتاً در نتیجه اختلاف نظر درباره آنچه تاکید افراطی فروید بر اهمیت تکانه‌های بیولوژیکی تلقی می‌شد ، خصو صا‌ً تکانه جنسی و تهدیدی که آن تکانه‌ها بر فرد تحمیل می‌کنند مطرح شدند.

مفاله در مورد اضطراب تعمیم یافته

تحقیق درباره رشته روانشناسی

مفاله در باره راههای درمان اضطراب

دانلود مفاله اضطراب تعمیم یافته

دانلود تحقیق درباره اضطراب تعمیم یافته